جدول جو
جدول جو

معنی ورمال کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ورمال کردن
(فُ چَ / چِ دَ)
ورمال زدن. گریختن از ترس جان. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). ورمال زدن. رجوع به ورمال زدن شود
لغت نامه دهخدا
ورمال کردن
گریختن (از ترس)
تصویری از ورمال کردن
تصویر ورمال کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پامال کردن
تصویر پامال کردن
لگدکوب کردن، زیر پا له کردن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ کَ / کِ دَ)
کورمالی کردن. رجوع به کورمالی کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غربال کردن
تصویر غربال کردن
کنایه از تفحص و جستجوی بسیار، کنجکاوی، الک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پرویشیدن فرو گذاشتن سر خاریدن سستی کردن در کاری فرو گذاشتن، بی پروایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
بکار بستن، بکار بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
مداوا کردن، معالجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسال کردن
تصویر ارسال کردن
فرستادن روانه کردن فرستادن روانه کردن گسیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرماء کردن
تصویر غرماء کردن
پخش کردن میان وامخواهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمال کردن
تصویر برمال کردن
گریختن برمال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
ورزانیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارسال کردن
تصویر ارسال کردن
فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
للتّطبيع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
Normalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normaliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normaliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
معمولی بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
нормализовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
לנרמל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
ทำให้เป็นปกติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
正常化する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
标准化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
kurekebisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
정상화하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
нормалізувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
menormalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
সাধারণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
सामान्य बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نرمال کردن
تصویر نرمال کردن
normalize etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی